American Marketing Association
بازاریابی یا مارکتینگ عبارت است از مجموعه ای از روشها و فرآیندها در جهت برقرای ارتباط و انتقال وسیع پیشنهادات ارزشمند به مشتریان کالا و خدمات، ذینفعان و جامعه مدنظر.
هدف بازاریابی ، ایجاد فروش بیشتر است.
کسب سود و حفظ مشتریان فوقالعاده است.
هدف بازاریابی ایجاد و حفظ فروش بیشتر است.
بازاریابی ، حلقه واسط بین مشتریان ، محصولات و برند است.
بازاریابی در مورد کمک به افراد در خرید محصول یا خدمت است.
پیامها یا عملیاتی که خود سبب ایجاد پیامها و یا عملیاتی دیگر میشوند.
بازاریابی به معنای ارائه یک وعده بزرگ و ارائه چیزی بیش از آن است.
بازاریابی عبارت است از ایجاد رابطه پایدار بین مشتریان و محصولات .
بازاریابی به معنای برآورده ساختن نیازها و خواستههای مصرف کننده است.
بازاریابی فرایند ایجاد علاقه در مشتری نسبت به محصولات و خدمات شرکت است.
بازاریابی سبب میشود که محصولاتی فروخته شده و باز نگردند اما مصرف کنندگانشان برگردند.
پیدا کردن فردی است که نیاز دارد شما را بشناسد، به شما علاقه داشته باشد و به شما اعتماد نماید.
فرایند پیشبینی ، مدیریت ، رضایت از محصولات موردتقاضا ، خدمات و ایدهها است.
بازاریابی مسیری برای شاد کردن مشتری یا مصرف کننده بر اساس یک هدف از پیش تعیین شده است.
بازاریابی عبارت است از فرایندی که یک شرکت از طریق مسیری سودآورانه میتواند نیاز مشتری را به درآمد تبدیل نماید.
بازاریابی همان برندینگ ، انتخاب نام تجاری ، قیمتگذاری و پلی بین هزینه و درآمد ناشی از تبلیغات در رسانههاست. بازاریابی همان فروش نیست.
بازاریابی به معنای برندسازی است . اینکه مردم را متقاعدسازی که محصولات/خدمات/ شرکت شما ، بهترین است و رابطه خود با مشتری را تضمین نمایید.
بازاریابی امروز تمرکز بر مشتری نهایی دارد. شبکههای اجتماعی این امر را محقق ساخته است. بازارها یک بار دیگر به حرف میآیند. بازاریابی در خصوص شناخت بازار و تولید محصول مناسب برای بازار هدف مناسب است.
شامل تحقیقات بازار، انتخاب بازار هدف ، برقراری ارتباط ( تبلیغات ) و روابط عمومی است. بازاریابی برای فروش مانند شخم زدن برای کشاورز است. زیرا مشتری را برای شنیدن سخنان فروشنده ، آماده میسازد.
بازاریابی یا مارکتینگ اساسا در خصوص ارتباطات رو به بیرون است و هدفش ترویج اهداف شرکتی یک شرکت در حوزه خدمات قابل ارائه است. بازاریابی فرآیندی است که از طریق آن شرکت ها با هماهنگ کردن تمام اهداف ارتباطی (تبلیغات، بازاریابی، فروش و غیره)، به دنبال رسیدن به تمام اهداف سازمان هستند.
بازاریابی یا مارکتینگ ، موجب خلق تجربهای پایدار برای مشتری خواهد بود که در زمان تعامل آن مشتری با افراد و اشخاص دیگر ، با شوق و علاقه این تجربه را با دیگران به اشتراک خواهد گذاشت.
چند ده قبل به معنای ابزاری برای انتقال پیام ، برقراری رابطه ، نزدیک شدن به مخاطبین هدف در جهت انتقال ارزش و در نهایت فروش محصولات و خدمات است. اما با ظهور رسانههای دیجیتال ، به خصوص شبکههای اجتماعی و نوآوریهای تکنولوژیک ، امروزه به معنای ایجاد رابطه عمیق و بامعنا با مشتری راغب و تبدیل آنان به مشتری بالفعل میباشد که محصول شما را خواهند خرید. با توجه به پیچیده شدن دنیای تجاری کنونی ، توانایی برقراری ارتباط با مشتری موجود و نیز همزمان ، معرفی محصول به جغرافیایی جدید به عنوان یک فرصت خارقالعاده ، وظیفه بازاریابی است .
بازاریابی به معنی ایجاد یک کانال ارتباطی دوسویه با مشتری برای آموزش و انتقال اطلاعات به مشتری است.البته گذشت زمان بسیار مهم است ، زیرا با گذشت زمان ، مشتری به فروشنده اعتماد میکند. با ایجاد اعتماد در پیرامون محصولات و خدمات است که فروش رخ میدهد. اگر مشتری اعتماد نماید به هوادار تبدیل میشود و سپس جزء اولین گروه مشتریانی خواهد بود که محصولات و خدمات جدید را سفارش میدهند و همواره به دنبال خرید مجدد خواهند بود. بازاریابی یک راه بسیار فوقالعاده برای شناخت سلایق ، درک هیجانات و فرایند تصمیمگیری خرید مشتریان است.
دکتر فیلیپ کاتلر میفرمایند که بازاریابی عبارت است از برآورده ساختن نیازهای مشتریان برای کسب یک سود مشخص. برای من بازاریابی به معنای معرفی مشخصات محصولات نیست. بازاریابان باید تجربهای ۳۶۰ درجه برای مشتری ایجاد نمایند. برای مثال در دنیای شبکههای اجتماعی، نیازهای مشتریان در توییتر با نیاز مشتریان در شبکه اجتماعی طرفداران بازیهای آنلاین متفاوت است.
بازاریابی به معنای گفتن داستان برند است بهنحویکه مشتریان ، شرکا ، سرمایهگذاران ، کارکنان و هر کسی دیگری که به شرکت شما علاقه دارد را جذب نماید. بازاریابی یک سناریو برای کمک به تصمیم گیری مشتریان برای خرید است.
بازاریابی هنگامی به خوبی انجام شده است که (الف) در استراتژی کسبوکار ، راه ورود ” ارزش قابل پیشنهاد به مشتری” در سند استراتژی بازاریابی و جایگاه برند دیده شده باشد. بازاریابی زمانی که به خوبی انجام نشده است (ب) یک لیست بیپایان از تبلیغات و ترفیعات فروش است که پایانی ندارد . بازاریابی در قرن بیست و یکم باید به طور وسیع ، اما نه به طور صددرصدی، قابلاندازهگیری و هدایت در مسیر اهداف شرکت باشد. هنگامی که بازاریابی به صورت صحیح انجام میشود (الف) شامل اجزا منظم و دقیقی در خصوص تاکتیکها و تکنیکهاست (ب) سیاستهای فرهنگساز سازمانی را شامل خواهد شد.
بازاریابی عبارت است طراحی یک پیام مناسب برای انتقال به فرد مناسب . پیدا کردن فردی که ارتباط خاصی با محصول یا خدمت شما پیدا نموده یا خواهد نمود. بازاریابی میتواند به صورت یک رویداد ساده تعریف شود و یا تحت عنوان یک کمپین پیچیده جهانی چند میلیون دلار که ترکیبی از تبلیغات چاپی، دیجیتال، روابط عمومی، شبکههای اجتماعی باشد. برخی از بهترین نتایج بازاریابی از ناشی سادهترین اقدامات است. ساده نگهداشتن استراتژی بازاریابی بهترین استراتژی است.
در راستای اهداف کسبوکار شرکت، بازاریابی با بهرهگیری از منابع کمیاب به دنبال جذب مصرفکننده و کسب درآمد است. بازاریابی فرآیند ارائه یک محصول یا خدمات به مشتریان نهایی و ارائه خدمات پس از خرید به آنان است. برای این منظور، استراتژی بازاریابی شامل اهداف کسبوکار، مشتریان هدف، استراتژیهای بازاریابی، تاکتیکهای بازاریابی و معیارهای مرتبط است. بازاریابی ، کل فرایند خرید مشتری که شامل تحقیق، تعامل، خرید، خدمات پس از خرید ( ازجمله پشتیبانی با محصولات مکمل و یا وجود شرایط باز پس دادن محصول) را پشتیبانی و مدیریت مینماید.
بازاریابی اثر کوچکی بر ارائهدهنده خدمات و اثر بزرگی بر مشتری دارد. درحالیکه همزمان ارائهدهنده خدمات به عنوان یک مشاور و منبع مورد اعتماد مشتری عمل مینماید. بازاریابی برنامه برای آموزش مشتریان و نزدیک شدن به آنان است که سعی دارد بر اساس نیاز آنان ، موجب رضایتشان شود. بازاریابی خوب یک خیابان دوطرفه است. بازاریابی خوب موجب درک نیاز مشتری و پاسخ صحیح به آن نیاز است.
منبع: اینترنت