You are currently viewing شش سیگما (Six Sigma)

شش سیگما (Six Sigma)

شش سیگما

در این پست قصد داریم به معرفی شش سیگما (Six Sigma)، اهداف، روش‌ها و ابزارهای مورداستفاده و کاربردهای آن بپردازیم.

شش سیگما (Six Sigma)، روشی قدرتمند برای بهبود فرآیند و مدیریت کیفیت، عارضه‌یابی و بهبود کسب‌وکار هست.

***

در این پست مطالب زیر بیان می‌شود:

  • شش سیگما (Six Sigma) چیست؟
  • مزایای شش سیگما (Six Sigma)
  • سطوح گواهینامه شش سیگما (Six Sigma)
  • کارکربرد شش سیگما (Six Sigma) در عمل و ذکر چند نمونه
  • مفاهیم و اصول کلیدی شش سیگما (Six Sigma)
  • ابزارها و تکنیک‌های کلیدی شش سیگما (Six Sigma)
  • نتیجه‌گیری

***

شش سیگما (Six Sigma) چیست؟

شش سیگما (Six Sigma) در سال 1986 توسط مهندس بیل اسمیت در حین کار در موتورولا معرفی شد. این روش مجموعه‌ای از تکنیک‌ها و ابزارهایی است که برای بهبود استفاده می‌شود و تمرکزی کامل بر پدید آوردن بهبودهای آماری در فرایندها و استدلال‌ها دارد تا بتوان به شکلی کیفی، موفقیت را سنجید. هدف اصلی شش سیگما افزایش کیفیت با شناسایی عیوب، تعیین علل ریشه‌ای آن‌ها و بهبود فرآیندها برای افزایش تکرارپذیری و دقت نتایج است.

***

مزایای شش سیگما (Six Sigma)

  • کاهش عیوب:

شش سیگما با شناسایی سیستماتیک و رفع نقص‌ها به سازمان‌ها کمک می‌کند تا محصولات و خدمات باکیفیت بالاتری را به دست آورند.

 

  • افزایش راندمان:

ساده‌سازی فرآیندها منجر به کاهش ضایعات، زمان چرخه کوتاه‌تر و بهبود کارایی می‌شود.

 

  • افزایش رضایت مشتری:

کیفیت و ثبات بهتر باعث رضایت بیشتر مشتریان می‌شود.

 

  • صرفه‌جویی مالی یا کاهش هزینه‌ها:

سازمان‌هایی که شش سیگما را پیاده‌سازی می‌کنند، اغلب به دلیل کاهش عیوب و بهبود بهره‌وری، صرفه‌جویی قابل‌توجهی در هزینه‌ها مشاهده می‌کنند.

 

  • کاهش زمان تولید:

شش سیگما با بهبود فرایندها و کاهش تغییرات ناخواسته، زمان تولید را کاهش می‌دهد.

 

  • بهبود کیفیت محصولات:

با استفاده از ابزارهای شش سیگما، کیفیت محصولات بهبود می‌یابد.

 

***

سطوح گواهینامه شش سیگما (Six Sigma)

  • کمربند سفید
  • کمربند زرد
  • کمربند سبز
  • کمربند مشکی
  • کمربند مشکی مستر

 

***

کارکربرد شش سیگما (Six Sigma) در عمل و ذکر چند نمونه

شش سیگما (Six Sigma) در ابتدا به‌طور اصلی در صنعت تولید مورداستفاده قرار می‌گرفت، اما امروزه این روش‌شناسی به‌طور گسترده‌تری در سایر حوزه‌ها نیز به کار می‌رود. اصول شش سیگما قابل‌اعمال در موارد زیر هستند:

  • تولید:

کاهش عیوب، بهبود کیفیت محصول و ساده‌سازی فرآیندهای تولید.

 

  • بهداشت و درمان (سلامت و پزشکی):

در حوزه سلامت و پزشکی، شش سیگما برای بهبود فرآیندهای بیمارستانی، کاهش خطاهای پزشکی و بهبود کیفیت مراقبت‌های بهداشتی. افزایش ایمنی بیمار و بهینه‌سازی گردش کار بیمارستان به کار می‌رود.

 

  • صنعت تولید:

شش سیگما در صنعت و تولید محصولات ازجمله خودروسازی، الکترونیک، ماشین‌آلات، مواد غذایی و داروسازی به کار می‌رود. در این حوزه، بهبود کیفیت محصولات، کاهش هزینه‌ها و بهبود فرآیندها اهمیت دارد.

 

  • خدمات:

شش سیگما نیز در حوزه خدمات مانند بانکداری، حمل‌ونقل، خدمات بهداشتی، مشاوره و آموزش به کار می‌رود. به‌عنوان‌مثال، کاهش زمان انتظار مشتریان در یک بانک یا بهبود فرآیند خدمات پس از فروش در یک شرکت موبایل.

 

  • مالی و مدیریت پروژه:

شش سیگما در مدیریت پروژه‌ها و تصمیم‌گیری‌های مالی نیز مورداستفاده قرار می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال، بهبود فرآیند اعتبارسنجی و تصمیم‌گیری‌های مالی در یک شرکت بیمه، بهبود دقت تراکنش، کاهش زمان پردازش و افزایش رضایت مشتری.

به‌طورکلی، شش سیگما در هر حوزه‌ای که به بهبود فرآیندها، کاهش هزینه‌ها و افزایش کیفیت نیاز دارد، قابل‌اعمال است. این روش‌شناسی به‌تمامی صنایع و سازمان‌ها امکان بهبود عملکرد را می‌دهد.

 

  1. صنعت آب و برق:

 – چالش: شرکت‌های خدمات شهری با فشارهای نظارتی مواجه بودند و نیاز به بهبود فرآیندهای خود داشتند.

 – راه‌حل: جنرال الکتریک (GE) شش سیگما را پیاده‌سازی کرد که منجر به پاسخ‌های مؤثرتر به سازمان‌های نظارتی و صرفه‌جویی قابل‌توجهی در هزینه‌ها برای شرکت‌های برق و GE شد.

 – نتیجه: سالانه صدها هزار دلار پس‌انداز می‌شود.

 

  1. سیستم‌های پزشکی:

 – چالش: کسب‌وکار سیستم‌های پزشکی (GEMS) با هدف ایجاد پیشرفت در فناوری اسکن پزشکی.

 – راه‌حل: GEMS از تکنیک‌های طراحی شش سیگما استفاده کرد.

 – نتیجه: تأثیری دگرگون‌کننده بر فناوری اسکن پزشکی.

 

  1. شرکت فورد:

 – چالش: فورد می‌خواست به یک شرکت محصولات مصرفی تبدیل شود و رضایت مشتری را افزایش دهد.

 – راه‌حل: آن‌ها به سمت شش سیگما، به‌ویژه شش سیگما مبتنی بر مصرف‌کننده روی آوردند.

 – نتیجه: در سال 2000، شش سیگما با محوریت مصرف‌کننده 52 میلیون دلار به سود نهایی فورد کمک کرد و تأثیر آن فراتر از تولید را نشان داد.

 

  1. سایر صنایع:

 – آموزش: مدارس و دانشگاه‌ها از شش سیگما برای بهبود فرآیندهای اداری و ارتقای تجربیات دانش آموزان استفاده کرده‌اند.

 – مراقبت‌های بهداشتی: بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها از شش سیگما برای کاهش خطاها، بهبود مراقبت از بیمار و بهینه‌سازی فرآیندها استفاده می‌کنند.

 – خدمات مالی: بانک‌ها و مؤسسات مالی از شش سیگما برای ساده‌سازی عملیات و ارتقای خدمات مشتریان استفاده می‌کنند.

 – ارتباطات: شرکت‌های این بخش از شش سیگما برای بهبود کارایی مرکز تماس و رضایت مشتری استفاده می‌کنند.

 – مهمان‌نوازی: هتل‌ها و رستوران‌ها از شش سیگما برای افزایش تجربه مهمان و کارایی عملیاتی استفاده می‌کنند.

به یاد داشته باشید، اصول شش سیگما را می‌توان با هر صنعتی که در آن بهبود فرآیند، کاهش هزینه و افزایش کیفیت ضروری است، تطبیق داد.

***

مفاهیم و اصول کلیدی شش سیگما (Six Sigma)

  1. تعریف مشکل یا مسئله: اولین قدم در پروژه شش سیگما، تعریف مشکل یا فرصت برای بهبود است. این شامل درک فرآیند، جمع‌آوری داده‌ها و شناسایی مناطقی است که نیاز به بهبود دارند.
  2. اندازه‌گیری: جمع‌آوری داده‌ها در این مرحله بسیار مهم است. معیارهای مربوط به فرآیند جمع‌آوری‌شده و وضعیت فعلی کمی سازی می‌شود. این مرحله به شناسایی زمینه‌های بهبود کمک می‌کند و یک خط پایه برای مقایسه تعیین می‌کند.
  3. تجزیه‌وتحلیل: داده‌های جمع‌آوری‌شده در مرحله قبل برای کشف الگوها، علل ریشه‌ای و راه‌حل‌های بالقوه تجزیه‌وتحلیل می‌شوند. ابزارهای آماری مختلفی مانند نمودارهای پارتو، نمودارهای پراکندگی و تحلیل رگرسیون برای به دست آوردن بینش استفاده می‌شود.
  4. بهبود: بر اساس تجزیه‌وتحلیل، بهبودها اجرا می‌شوند. این‌ها می‌تواند شامل طراحی مجدد فرآیند، تغییر در رویه‌ها یا اصلاحات در تجهیزات باشد.
  5. کنترل: پس از انجام بهبودها، کنترل‌هایی برای حفظ دستاوردهای به‌دست‌آمده ایجاد می‌شود. سیستم‌های پایش و اندازه‌گیری برای اطمینان از پایدار ماندن فرآیند و ارائه نتایج باکیفیت بالا در محل قرار داده‌شده‌اند.

***

ابزارها و تکنیک‌های کلیدی شش سیگما (Six Sigma)

در اینجا چند ابزار و تکنیک ضروری مورداستفاده در شش سیگما آورده شده است:

– نگاشت فرآیند: تجسم جریان فرآیند به شناسایی تنگناها، افزونگی‌ها و زمینه‌های بهبود کمک می‌کند.

– نمودارهای علت و معلولی (نمودار ایشیکاوا): این نمودارها به بررسی سیستماتیک علل بالقوه یک مشکل یا مسئله کمک می‌کنند.

– کنترل فرآیند آماری (SPC): نمودارهای SPC عملکرد فرآیند را در طول زمان ردیابی می‌کنند و به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا تغییرات را شناسایی کرده و اقدامات اصلاحی را انجام دهند.

– طراحی آزمایش‌ها (DOE): با تغییر سیستماتیک عوامل ورودی و مشاهده تأثیر آن‌ها بر خروجی به بهینه‌سازی فرآیندها کمک می‌کند.

– تحلیل رگرسیون: برای درک روابط بین متغیرها و پیش‌بینی نتایج استفاده می‌شود.

– تحلیل آماری: استفاده از تکنیک‌های آماری برای تحلیل داده‌ها و شناسایی الگوها و عیب‌ها.

– مدیریت پروژه: استفاده از مهارت‌های مدیریت پروژه برای اجرای بهبودها و کنترل فرایندها.

DMAIC (Define, Measure, Analyze, Improve, Control): یک روش مرحله‌به‌مرحله برای بهبود فرایندها. این مراحل شامل تعریف مشکل، اندازه‌گیری، تحلیل، بهبود و کنترل هستند.

DFSS (Design for Six Sigma): برای بهبود محصولات جدید و طراحی فرایندها استفاده می‌شود.

FMEA (Failure Mode and Effects Analysis): برای شناسایی و مدیریت خطرات و عیب‌ها در فرایندها و محصولات استفاده می‌شود.

***

جمله پایانی

شش سیگما به‌طور گسترده در صنایع مختلف ازجمله تولید، مراقبت‌های بهداشتی و مالی مورداستفاده قرارگرفته است. تمرکز آن بر تصمیم‌گیری مبتنی بر داده و بهبود مستمر، آن را به ابزاری ارزشمند برای سازمان‌هایی تبدیل می‌کند که در تلاش برای تعالی هستند.

به یاد داشته باشید، شش سیگما فقط در مورد آمار نیست. بلکه در مورد ایجاد یک فرهنگ کیفیت و بهبود مستمر است؛ بنابراین، چه یک رهبر کسب‌وکار، مدیر پروژه، یا فردی حرفه‌ای و باکیفیت هستید، برای افزایش عملکرد سازمان و رضایت مشتری، شش سیگما را بررسی کنید.

دیدگاهتان را بنویسید