شش کلاه تفکر
شش کلاه تفکر روشی برای تفکر سیستماتیک و نظاممند هست که باعث میشود به تمامی ابعاد موضوع یا مسئله مورد نظر توجه کنیم.
در تفکر صحیح و متمرکز باید از حاشیه دوری جست و از مواردی که باعث ایجاد پراکندگی، انحراف و گیجکنندگی میشوند اجتناب نمود چراکه این موارد بزرگترین دشمن تفکر خوب محسوب میشوند. فرق یک متفکر خوب و یک متفکر ضعیف، اغلب در میزان توانمندی آنها برای تمرکز و توجه است.
روشها و ابزارهای مختلفی برای درست تفکر کردن وجود دارد که یکی از این روشها شش کلاه تفکر هست.
به این نکته باید توجه نمود: تا جایی که میتوان باید مسئله را ساده بیان کرد تا بتوان ابعاد تاریک آن را روشن نمود. نباید این برداشت اشتباه داشت که ساده بیان نمودن مسئله نشانه ضعف کار محسوب میشود بلکه بهواسطه روش شش کلاه تفکر این امکان برایمان فراهم خواهد شد که سمتوسوی فکری خود را همانند یک رهبر ارکستر سازماندهی کنیم.
نظرات شخصی بر پایه برداشت، داوری و ادراک نهفته هست. انسانها بر اساس دادهها، اطلاعات و تجارب گذشته خود اقدام به پیشبینی و خلق موقعیتهای آتی مینمایند و داوری خود را معطوف به این موارد میکنند. به عبارتی در تلاش هستند که موقعیت جدید خود را در چارچوبی که درگذشته تجربه نمودهاند قرار دهند و به بیانی دیگر گذشته را تبدیل به یک استاندارد نمایند که این خود مزایا و معایبی را به همراه خواهد داشت. باید به این نکته توجه نمود که جهان پیوسته در حال رشد و تغییر هست پس با توجه به این تغییرات و در نظر گرفتن پارامترهای تأثیرگذار، استانداردهای متناسبی تدوین نمود که کارایی و اثربخشی لازم را داشته باشند. ( البته منظور این نیست که به گذشته توجه نکرد و ذهن خود را فقط معطوف به آینده نمود). لازمه این کار تفکر هست و چیزی که در تفکر اهمیت دارد، جهت و سوی تفکر است. متفکر بر پایه تجربه و پیشینههای ذهنیاش، جوانب را بهسرعت میسنجد و سپس در جستجوی پالایش آن از طریق بحث برمیآید.
معرفی روش شش کلاه تفکر
شش کلاه تفکر روشی برای هوشمند فکر کردن هست و این اجازه را میدهد که مغز حساسیت خود را در جهات مختلف و در زمانهای مختلف به حداکثر برساند. جا دارد به این مورداشاره کنیم که امکان ندارد بتوان حساسیت حداکثری را در جهات مختلف، درآنواحد به دست بیاوریم.
یکی از ارزشهای بزرگ روش شش کلاه تفکر این است که مواقعی پیش میآید که همه باید تا حد امکان محتاط، مراقب، دقیق، قاطع و منتقد باشند. ولی جدا از این مواقع مجوزی وجود ندارد که بتوان در هر مقطعی محتاط و منتقد بود.
لازم به ذکر است که کلاهها توصیفکننده افراد نیستند بلکه مدلهایی برای بیان رفتار انسانها تلقی میشوند.
برای اینکه بتوانید از روش شش کلاه تفکر بهدرستی استفاده کنید حتماً به موارد ذیل توجه نمایید:
- برای شش کلاه تفکر از رنگهای متناسب با همان کلاه که بیانگر ویژگیهای آن کلاه هست استفاده میشود. (رنگها : سفید، قرمز، سیاه، زرد، آبی، سبز).
- کلاهها میتوانند یکی پس از دیگری در یک توالی معین به کار گرفته شوند.
- محدودیتی در استفاده از کلاهها وجود ندارد.
- نیازی نیست از همه کلاهها استفاده شود.
- توالی استفاده از کلاهها میتواند بیش از یکبار باشد.
- نوع توالی استفاده از کلاه، قبل از شروع جلسه توسط مسئول جلسه مشخص میشود.
- هرکسی از اعضا نمیتواند بهطور دلخواه، کلاهخود را تعویض نماید.
- فقط رؤسا و سرگروهها میتوانند تغییرات مرتبط با کلاه را با توجه به هماهنگی هم اعمال نمایند.
- کلاهها، جهت و سمتوسوی تفکر را مشخص میکنند. ( پس بسیار مهم است که انضباط این سازوکار حفظ شود)
- اینگونه نیست که فقط یک توالی درست برای دنبال کردن بحث وجود داشته باشد. هر ترتیبی از کلاهها که برای شما دارای معنی باشد کارساز و مؤثر خواهد بود.
- هر توالی در مورد نحوه بهکارگیری کلاههای تفکر هدفی را دنبال میکند. برخی توالیها برای بیان توضیحات، برخی دیگر برای حل مسئله، برخی برای توافق در مباحث، تصمیمگیریها و نظارتها و نظایر آن مناسبتر هستند.
- بهطورکلی هر ترتیب یا توالی که با توجه به استراتژیهای تفکر، معتبر و مؤثر باشند، قابلاستفاده هست.
سؤال مهم :
برای استفاده از هر کلاه چه مقدار زمان باید در نظر گرفته شود؟
اصولاً باید کوتاهترین زمان را در نظر گرفت و در صورت نیاز، زمان را تمدید نمود. کوتاهی زمان، افراد را وادار میکند تا متمرکز رفتار کنند و کارهای بیهدف را کاهش دهند. بهعنوانمثال باید در مورد کلاه قرمز تفکر به این نکته توجه شود که زمان تخصیصیافته باید کوتاه باشد چراکه باید بیان احساسات صریح و روشن باشد. احساسات با گذر زمان تغییر میکنند و احساسی که در ابتدا وجود دارد با گذر زمان تغییر خواهد کرد.
تا اینجای کار با مفهوم شش کلاه تفکر، اصول و نکات مهم آن آشنا شدید و در ادامه قصد داریم به بیان ویژگیهای هر کلاه بپردازیم:
رنگ کلاههای تفکر:
- کلاه سفید
- کلاه قرمز
- کلاه سیاه
- کلاه زرد
- کلاه سبز
- کلاه آبی
کلاهسفید
رنگ سفید رنگ بیطرف، خنثی و عینی گراست. کلاهسفید تفکر به واقعیتها و اشکال عینی مربوط میشود. کلاهسفید تفکر، ابزاری را در اختیار ما قرار میدهد که با آن میتوانیم اطلاعات نابی را از تحلیلها و قضاوتهای گوناگون استخراجکنیم.
یک مثال ساده که باعث فهم بهتر کلاهسفید تفکر میشود:
کامپیوتری را در نظر بگیرید که حقایق و واقعیتهای مورد درخواست شمارا ارائه میکند. کامپیوتر بیطرف و عین گراست. در مورد دادهها تفسیر و تجویزی نمیکند و نظری دربارهی آنها بیان نمیکند. وقتی کلاهسفید تفکر بر سرنهاده میشود، متفکر باید مانند یک کامپیوتر عمل کند.
نقش بسیار مهم کلاهسفید تفکر تشخیص اطلاعاتی است که ناپیدا و درعینحال ضروری هستند. البته باید به این موردتوجه نمود که نباید موضوعی را در سطحی بالاتر از آنی که واقعاً هست، قرار داد. کلاهسفید تفکر برای تولید فکر نیست. ولو اینکه ممکن است برای افکار و عقایدی که به ابرازشده یا در حال ابراز شدن هستند نیز به کار رود.
کلاهسفید تفکر نوعی جهتگیری نسبت به هدفی است که قصد داریم در مورد آن اطلاعاتی را کسب کنیم. تفکر با کلاهسفید باعث میشود که بر اطلاعات کاربردی تمرکز کنیم. مهم است که ارقام بهصورت واقعی ارائه شوند بدون دخل و تصرف تا از بروز اطلاعات ناصحیح که بهطور سهوی ارائه میشوند جلوگیری به عمل آید. باید برای اطلاعات چارچوبی را تعیین کنیم اعم از اطلاعات عادی، غالب و استثنائات آن.
کلاهسفید تفکر اطلاعات ارزشی را از میان احساسات، الهامات، قضاوتهای درونیمان بر پایه تجربیات و نظرات و عقاید مختلف بیرون آورد. البته مقصود از داشتن کلاهسفید تفکر این است که راهی برای ورود به حوزهی اطلاعات و یافتن آنها گشوده شود.
کلاهسفید تفکر راجع به اطلاعات است:
- چه اطلاعاتی را در اختیارداریم؟
- چه اطلاعاتی را نیاز داریم؟
- جای چه اطلاعاتی خالی است؟
- نیازمند پرسش برای چه اطلاعاتی هستیم؟
- چگونه میخواهیم اطلاعات موردنیاز را به دست آوردیم؟
کلاه قرمز
قرمز رنگ خشم، غضب، هیجان و احساسات است. کلاه قرمز دیدگاههای هیجانی را نشان میدهد. کلاه قرمز تفکر ابراز احساسات، هیجانات، ادراکات و بینشها را بدون نیاز به توضیح و تشریح یا توجیه بیان میکند. ادراکات ممکن است بر پایهی تجارب بسیار، شکل بگیرند. تحت کلاه قرمز تفکر، گسترهای از احساسات قابلبیان هستند مانند: شور و اشتیاق، عشق، دوست داشتن، بیطرفی، بیاعتمادی، شک و تردید، گیجی، ناکامی، دوستنداشتن و غیره.
به این نکته توجه نمایید که بیان احساسات نیازی به توضیح و توجیه ندارد و از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت هست.
در مورد هر موضوعی، فقط احساساتی را که در آن لحظه وجود دارند، بیان کنید. ممکن است در ظرف بیست دقیقه احساسات دچار تغییر شوند. گاهی برای اینکه بتوانیم احساساتمان در مورد موضوعی ارزیابی کنیم و متوجه شویم که احساساتمان در گذر زمان و دانستن موارد دیگر چه تغییری کرده است بهتر است که در ابتدای جلسه کلاه قرمز تفکر را بهمنظور ارزیابی اولیه احساساتمان درباره موضوعی به کار ببریم و سپس در پایان جلسه نیز کلاه قرمز تفکر دیگری را برای اینکه بدانیم احساساتمان تغییر کرده یا خیر بر سر بگذاریم.
مقصود و منظور از کلاه قرمز تفکر، بیان احساسات بهگونهای است که وجود دارند نه بهگونهای که برداشت و داوری شخصی حکم میکند.
احساسات با تفکر ارتباط دارند و متناسب با نیازها و موقعیتهای زمانی میتواند متغیر باشد. هدف کلاه قرمز تفکر، این است که پیشزمینههایی همچون ترس، خشم، نفرت، شک، ظن، حسادت، عشق که همگی احساسی قوی هستند را روشن و شفاف کند تا تأثیر برآیند آنها بتواند مشهود شود.
انسانها برای داوری عجولانه سرعت عمل به خرج میدهند و با احساساتی که ابراز مینمایند محبوس میشوند. کلاه قرمز تفکر، فرصتی را فراهم میآورد که چنین احساساتی را بهطور مستقیم و بهمحض ایجاد، بروز دهند. کلاه قرمز تفکر، فرد را تشویق میکند تا به تحقیق و جستجو بپردازد. ( تنها مشخص میکند که چه احساساتی در یکلحظهی خاص وجود دارد؟)
استفاده از کلاه قرمز تفکر به میزان زیادی از بار ستیزهجویی و مرافعه میکاهد. تفکر، قادر به تغییر احساسات است. احساسات ابرازشده میتوانند پیشزمینههای پایدار برای تفکر یا مباحثه فراهم آورند. احساسات هم بخشی از روش تفکر هستند و هم بخشی از موضوعی که باید پیرامون آن فکر شود. امید بستن به اینکه احساسات محو شوند و فضا را برای تفکر ناب مهیا کنند، بیهوده خواهد بود.
مشکلترین موضوع پیرامون استفاده از کلاه قرمز تفکر، پایداری و ایستادگی در برابر وسوسهی توجیه یک احساس ابرازشده است. این توجیه میتواند درست یا نادرست باشد. در هر دو مورد، کلاه قرمز تفکر این امر را غیرضروری میداند.
کلاه قرمز تفکر به متفکر آزادی عمل میدهد تا به احساسات مخاطب، با ملاطفت بیشتری رفتار کند و احساسات درست و بهجا را نمایان سازد.
نکته : در برابر وسوسهها پایداری کن تا احساسات را ارضا کنی. احساسات بیثبات هستند و اغلب دوام نمیآورند.
کلاهسیاه
رنگ سیاه رنگ حزن و جدیت است. کلاهسیاه تفکر بیشترین کاربرد را دارد و دارای بار احتیاط و دقت نظر است. این کلاه باعث میشود که ضعفها در یک نظر دیده شوند و از انجام کارهای غیرقانونی، خطرناک، غیر سودمند، آلاینده و نظایر آن اجتناب شود.
کلاهسیاه باارزشترین کلاه هست به عبارتی کلاه بقا محسوب میشود. باید محتاط بود و بدانیم از چه چیزی بپرهیزیم و باید قدرت تشخیص داشته باشیم و تمیز دهیم که چه عواملی کارایی ندارند. تنها یک اشتباه احمقانه میتواند منجر به تباهی شود.
کلاهسیاه تفکر نشان میدهد که چه مسائلی با منابع، سیاستها، استراتژیها، اخلاقیات و ارزشهایمان سازگاری ندارد. این کلاه باعث میشود که متوجه موضوعات نادرست، ناسازگار و چیزهایی که کارآمدی ندارند شویم و از اتلاف منابع، پول، انرژی، اشتباهات، زیادهخواهی، مهملات، انجام کارهای احمقانه و خلاف قانون مصون بمانیم.
کلاهسیاه تفکر همواره با منطق همراه است. این کلاه نشان میدهد که چرا موضوعی نمیتواند مؤثر واقع شود و اینکه چرا موضوعی ممکن است ابزار درستی برای انجام کار بهحساب نیاید. وظیفه مهم کلاهسیاه تفکر، ارزیابی خطر و مطرح نمودن اشکالات و مسائل بالقوه میباشد.
کلاه زرد
رنگ زرد رنگ خورشید و انرژی مثبت است. کلاه زرد تفکر خوشبینی، امیدواری و تفکر مثبت را نشان میدهد. با استفاده از کلاه زرد تفکر میتوان به بینشهای قوی دستیافت. گزینهها، ابعاد و مواردی که درگذشته ممکن بود به آنها توجه چندانی نشود هماکنون برای ما روشن میشود. متفکر با تأمل فراوان، تفکراتش را جهت یافتن منابع متصور در یک پیشنهاد شکل میدهد. با این کلاه متفکر سعی دارد ببیند چگونه میتوان عقیدهای را به هم نزدیک کند.
کلاه زرد تفکر ارزشمند هست زیرا افراد را وا میدارد که زمانی را برای پی بردن به ارزشها صرف کنند. این کلاه باید بر منطق استوار باشد نه بر خیال. چراکه این کلاه ابزاری برای داوری، ارزیابی و برداشت محسوب میشود.
کلاه زرد تفکر، مثبت اندیشی و توجه به مزایا را مقدم بر امور دیگری میداند.
متفکر کلاه زرد باید تمام کوشش خود را به کار گیرد تا بیشترین دلایل حمایتی ممکن را برای خوشبینی خود تدارک ببیند. البته نباید چنان خوشخیال بود که تا مرز حماقت پیش رفت. این کلاه موجب طرح عقاید، نظرات و پیشنهادهای جدید میشود. خلاقیت با تغییر، نوآوری، اختراع، عقاید نو و گزینههای نو سروکار دارد و کارآمدی بهجای نوگرایی چیزی است که کلاه زرد تفکر، تماماً برای آن است.
سؤالات مطرح:
- ارزشها کداماند؟
- برای چه کسانی مطرح است؟
- تحت چه شرایطی؟
- ارزشها چگونه هدفمند میشوند؟
- چه ارزشهای پنهان دیگری پدیدار خواهد شد؟
کلاه سبز
رنگ سبز رنگ سبزهزار، فراوانی، حاصلخیزی، رشد و نماد باروری، زایش و ارزش جوانهها است. کلاه سبز نشانه خلاقیت و اندیشههای نو است. خلاقیت بهعنوان یک بخش کلیدی در تفکر است. تحت این کلاه میتوان احتمالات و امکانها را مطرح نمود. احتمالات بیش از آن چیزی که مردم فکر میکنند در تفکر نقش ایفا میکنند. بدون در نظر گرفتن احتمالات نمیتوان پیشرفت کرد.
کلاه سبز تفکر شامل خلاقیتهای پیچیده و ناب و همچنین خلاقیتهای روشمند و ارادی است. اصرار بر انجام دادن کارها به روش بهتر باید زمینهساز تمام تفکرات ما باشد. متفکر با حرکت از یک عقیده به عقیده دیگر در جستجوی یافتن عقیدهای نو ست.
تحریک، بخش مهمی از کلاه سبز تفکر است و برای این به کار میرود که ما را از الگوی معمول تفکر بیرون آورد.
کلاه آبی
رنگ آبی رنگ آرامش و آسمان است که بالاتر از هر چیزی است. کلاه آبی تفکر پیوندی نزدیک با کنترل، سازماندهی اندیشه و بهرهگیری از دیگر کلاهها را دارد. رنگ آبی نماد نظارت است (نظارت فراگیر)، زیرا آسمان فراگیرندهی همهچیز است.
آبی بیانگر تفکیک و خونسردی و نظارت است.
کلاه آبی تفکر، درباره تفکر برای تفکر است. برای مدیریت و سازماندهی فکر است. برای نظارت بر فرآیندهاست. این کلاه به دنبال تعاریف متنوع از مسئله هست. هدف و مقصود از تفکر، راهبرد تفکر و جایگاه آنچه را که باید به دست آید را نشان میدهد.
بهرهگیری از کلاه آبی تفکر در آغاز هر نشستی، کمک به شناخت موقعیت پدید آمده میکند تحت این کلاه در آغاز نشست، دستور کار، ترتیب بهکارگیری از سایر کلاهها مشخص میشود و در خلال نشست، عهدهدار نظم جلسه و تضمینکننده کلاه مناسب برای استفاده افراد میگردد. در پایان نشست، کلاه آبی تفکر پرسشهایی را پیرامون نتیجه و برآیند مطرح میکند. پس کلاه آبی تفکر بایستی همیشه در آغاز و پایان جلسات مورداستفاده قرار گیرد.
برای درک این موضوع به چکلیست کارکرد اولین و آخرین کلاه آبی تفکر توجه نمایید:
کارکرد اولین استفاده از کلاه آبی تفکر:
- چرا اینجا هستیم؟
- درباره چه چیزی فکر میکنیم؟
- تعیین موقعیت یا مسئله پیشرو.
- تعریف گزینهها.
- چه میخواهیم به دست بیاوریم؟
- در چه نقطهای میخواهیم موضوع را به پایان برسانیم؟
- پیشزمینه تفکراتمان چیست؟
- چه برنامهای و رویکردی برای توالی استفاده از کلاهها مدنظر هست؟
کارکرد آخرین استفاده از کلاه آبی تفکر:
- چه چیزی به دست آوردهایم؟
- پیامدها و بروندادهای حاصلشده.
- نتیجهگیری.
- طرح و نقشه.
- راهکار.
- گام بعدی.
ارزش هر کلاه وقتی نمایانگر میشود که از هر کلاه در جای خود و بر اساس اصول همان کلاه مورداستفاده قرار گیرد.
نظرات میتوانند تحت کلاه قرمز، سیاه یا زرد بیان شوند. ولی بهتر است که تحت کلاه قرمز بیان شود.
You have mentioned very interesting details! ps nice site.
Your blog is a beacon of light in the often murky waters of online content. Your thoughtful analysis and insightful commentary never fail to leave a lasting impression. Keep up the amazing work!